سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما برادرش را در راه خدا دوست داشت، او را [از این دوستی [باخبر کند، که این کار، الفت راپایدارتر می سازد و دوستی را استوارتر می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

دل نوشته های من !



قبل از سفر جمعه 89/10/24 ساعت 11:44 عصر

سلام

من زیاد وقت ندارم. تا الان مهمون داشتم. یکی از همسایه‌ها بود !

الان هم سریع باید وسایلم رو جمع کنم و بخوابم. صبح ساعت 7:30 قرار دارم. فکر کنم 7 باید از خونه برم تا به موقع برسم.

یادم نمیاد چی می‌خواستم بگم اصلاً !!!

فردا صبح دارم میرم اصفهان تا احتمالاً دوشنبه. حالا خداکنه که کار دوباره به مشکل نخوره. هرچند که دیروز توی شرکت همون مشکلی که واسه سرور آمل پیش اومده بود، واسه سرور اصفهان هم پیش اومد که خدا رو شکر درستش کردم. حالا فردا باید بریم ببینیم چی میشه.

بازم با ماشین میریم. همون 4 نفری که رفتیم آمل، فردا میریم اصفهان. خدا کنه زود برسیم. این جاده خیلی خسته کننده‌است. من البته سعی می‌کنم بخوابم اگر بشه.

دیگه اینکه ...

کاش میشد فهمید که اون طرف چه اتفاقی افتاده. آیا از نتیجه‌ی مشاوره خبر دارند یا نه. اگر آره، فیدبک چی بوده.

از امروز دوباره امیدواریم زیاد شد. حرفام واسه پنج‌شنبه رو هم تقریباً آماده کردم که چی به دکتر بگم ! فقط می‌مونه جوابی که احتمالاً از من در مورد مسئله‌ای که تاکید کرده بود می‌خواد. در مورد تفاوت قد و وزن و اون مسئله‌ای که گفته بود در مورد فاصله‌ای که وجود داره در آینده و مشکلاتی که پیش میاد از بابت اون قضیه !

من دیگه برم به کارم برسم و زود بخوابم. صبح باید برم دوش بگیرم یا حداقل سرم رو بشورم. حالا بستگی داره از خواب که بیدار شدم، حس دوش گرفتن باشه یا نه :D

شب خوش و خدانگهدار.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ناشناس